دست و پا زدن بین عبارات سنگین و پیچیدهی کتاب «الروضة البهیة» جهت فهم معنا و ارتباط بین گزاره ها، احکام و ادلّه، اشکالات و پاسخ ها، و کشف سیر بحث شهیدین آن هم برای تدریس در کلاسی که یک هفته بیشتر مهمان شان نیستی، آن قدر سرعت مطالعه ات را پایین می آورد که احساس می کنی علیرغم متونی که روزنامه وار می خوانی، تو را به آرامش می خواند و در کنار مرور فقه، «وقار» را نیز به تو آموزش می دهد.
این روزها من و دوستم با هم به کلاس درس خارج می رویم؛
در راه، با هم بحث های علمی می کنیم؛ من راننده ام و او طرف شاگرد نشسته. گاهی یکی دو تا طلبه هم صندلی عقب همراهیمان می کنند.
بحث این چند روزمان جواز یا وجوب «اجبار حکومت به حجاب» یا همان بحث «حجاب اجباری»(1) است.
من، مخالف مقیّدم و او موافق مطلق!
تفصیلش فعلاً بماند.
---------------------------------------------
1) برای جلوگیری از هر گونه سوء تفاهم لازم دیدم این پانوشت را اضافه کنم:
وجوب حجاب از ضروریات دین مبین اسلام است و هیچکدام از فقها در اصل آن اختلاف نظر ندارند. بحث هایی هم که از قدیم بوده و اخیرا بعضی متفقهان به آن دامن زده اند، به تصریح خود آنها در محدودهی حجاب واجب است. اما بحثی که بین ما رد و بدل می شود، مرتبط به عملکرد حکومت نسبت به این حکم الهی است. سؤال اصلی ما در بحث مذکور این است که «پس از قبول وجوب شرعی حجاب، آیا حکومت می تواند یا باید بانوان را به داشتن حجاب کامل اجبار کند یا خیر؟» بدیهی است، خود این سؤال از دو سؤال مجزا تشکیل شده که تفاوت آن دو برای اهل فن روشن است.
لیست همه یادداشت های میم سین