سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نوشت گاه میم سین

کوه

چهارشنبه 91 آذر 8 ساعت 8:18 عصر

گاهی می شود مدتی طولانی زیر سایه یک کوه بلند هستی. ولی در این مدّت متوجه بزرگی آن نمی شوی. یا سرت را همیشه پایین می گیری یا در نهایت، چشمت به قسمتی از کوه می افتد؛ همیشه کوهپایه را می بینی، شاید هم دامنه را. و البته متوجه می شوی که قلّه ای هم در دوردست هست!

ولی وقتی از آن دور می شوی، تازه می فهمی که زیر سایه چه کوه بلندی بوده ای!



  • کلمات کلیدی : شطحیات
  • نویسنده : میم سین | نظر شما [ نظر]

    اوجب واجبات

    دوشنبه 90 آذر 28 ساعت 4:47 عصر

    فحش حرام است، بر منکرش لعنت. امّا بعضی وقت ها باید بدترین و رکیک ترین فحش ها را نصیب دوستت کنی تا بیدار شود، تا به ته درّه سقوط نکند.
    بعضی وقتها بدخوابی از بدمستی هم چندش آورتر می شود. اینجاست که فحش از اوجب واجبات است. چون پای جان مؤمن در میان است!

    حال اگر دوست مؤمنت دارد تو را با یک منجی، یک سوپرمن، یا یک معصوم دلباخته! اشتباه می گیرد و کرامتش را به ته درّه می فرستد، باید خود را ذبح کنی تا نجاتش دهی. چون کرامت مؤمن حتی از جانش هم عزیزتر است.

    مجبور می شوی فحش هایی را نثارش کنی که نه در طول دوران علمی ات و نه حتی در سراسر دوران جاهلیت زندگی ات به کسی نثار نکرده ای! شاید بیدار شود و سر به راه شود.

    اما گاهی دوست مذکور هم بد جور خواب است و هم بدجور مست کرده. شاید هم خود را به خواب زده است. بدخواب شده است اساسی!



  • کلمات کلیدی : بدخوابی، شخصی، شطحیات
  • نویسنده : میم سین | نظر شما [ نظر]

    اذیت می شوی

    دوشنبه 88 فروردین 24 ساعت 6:35 عصر

    گاهی چاره ای جز اذیت شدن نداری. وقتی شما به این فکر می کنی که جلو له شدن تمام شخصیت یک دختر خانم را بگیری و دیگران بجای کمک کردن، به فکر حفظ آبرو و جایگاه خود هستند. این یعنی سه روز متوالی سر درد و حالت تهوّع برای تو و نفاق آشکار! از دیگران...حیف که دهانم بسته است. یا حسین جان، تو چه کشیدی؟!

     



  • کلمات کلیدی : آبرو، کمک، نفاق، شخصی، شطحیات
  • نویسنده : میم سین | نظر شما [ نظر]

    اضطراب

    شنبه 87 اسفند 3 ساعت 9:52 صبح

    امروز دلم سخت مضطرب است. نمی دانم چرا در این اولین ساعتهای کاری روز اوّل هفته کاری از او بر نمی آید! شاید به این دلیل که دیروز بعد از ظهر طوفانی نشده بود. شاید هم چون دارد خشک می شود. خدا به خیر کند.



    نویسنده : میم سین | نظر شما [ نظر]

    چقدر سخت است

    یکشنبه 87 بهمن 27 ساعت 11:17 عصر
    چقدر سخت است که وقتی خسته ام، مجبور باشم یک بحث کاملا جنجالی و مبهم را بشکافم. آن هم در جمع کسانی که بهتر از من تحقیق کرده اند. و برخی صاحب نظر هم هستند. واقعا سخت است! ...یک ساعت و نیم مناظره ی عرق ریز! ...خدا قبول کند!   


  • کلمات کلیدی : مناظره، شخصی، شطحیات
  • نویسنده : میم سین | نظر شما [ نظر]


    لیست همه یادداشت های میم سین

    تناقض رفتاری و اعتقادی داعش
    بررسی روایات بشارت خروج ماه صفر
    از بصیرت سیاسی تا بینش احساسی!
    انتخاب من
    صالح مقبول
    رابطه ی عدالت و پیشرفت، رویکردها و نقدها
    موعظه ای برای شیعیان
    ای دوست عزیزم!
    خشونت علیه زنان یا ستم علیه آنان
    کوه
    معلم باید شعور داشته باشد
    تجربهی فقهی ـ feqh experience
    روزی در قم، روزگاری برای من
    خودمان می بَریم
    اختلافات فرهنگی را جدّی بگیریم
    [همه عناوین(64)]