سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نوشت گاه میم سین

 

این روزها بحث تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها کمی داغ شده است و اظهار نظرهای متفاوتی (+) نیز درباره‌ی آن به گوش می رسد. در ضمن مطالعه نظرات مختلف با این (+ و +) نوشته برخوردم که استدلالها و اندیشه های نویسنده‌ی آن نظرم را جلب نمود. بر خود لازم دیدم برخی توضیحات را در خصوص آن بیان کنم و آنرا مورد تحلیل و نقد قرار دهم. پیشاپیش از خوانندگان گرامی درخواست دارم هرگونه ایراد، نقد و پاسخی به این تحلیل دارند، بیان کنند تا در هرچه کاملتر شدن بحث و احیانا مرتفع ساختن خطاهایی که دچار آن شده ام کمک نمایند:

نکات ذیل در مقاله مذکور قابل توجه است:

1. نویسنده در آغاز می گوید: «انجام تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها امکان پذیر نیست و اجرای چنین کاری چه در داخل به لحاظ علمی و چه در خارج به لحاظ فضای فرهنگی به ما آسیب خواهد زد.» این ادعا واقعا عجیب است. ایشان بجای این که مشکلات این طرح را بیان کنند از همان آغاز بر طبل محال بودن تفکیک جنسیتی کوبیده اند و در واقع مقاله را به صورت شعاری شروع کرده اند که متأسفانه تا پایان نیز بسیار به این آسیب دچار شده اند.

2. ایشان در ادامه می گویند: «ما زمانی می‌توانیم تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها را اجرایی کنیم که امکان انجام چنین کاری را داشته باشیم.» سؤال اینجاست که ما کی می توانیم مطمئن شویم که امکان انجام چنین کاری را داریم؟ آیا ایشان معیار خاصّی برای حصول این امکان می دهند؟ سؤال دیگر اینکه آیا امکانات فعلی اجازه انجام قسمتی از تفکیک جنسیتی را به ما نمی دهد؟ آیا اگر در دانشگاهی دو کلاس از یک درس داشته باشیم که به صورت مختلط انجام می شود، نمی توان آنرا به دو کلاس با تفکیک جنسیتی تقسیم نمود؟ آیا به وفور از این دست کلاس ها در دانشگاه ها وجود ندارد؟ 

3. ایشان برای این که ادعای سابق خود را تکمیل نماید چنین می گوید: «در صورت اجرای چنین طرحی باید دانشگاه‌های ما از تعداد کافی اساتید مربوط به بخش بانوان برخوردار باشد، آزمایشگاه‌های لازم برای این کار مهیا باشد و در کل فضای آموزشی کافی در دست باشد که در حال حاضر چنین نیست و به لحاظ زیر ساختی امکان اجرای چنین طرحی وجود ندارد.» هرچند قسمتی از این طرح مربوط به تأسیس دانشگاه های تک جنسیتی است، ولی تفکیک جنسیتی در دانشگاهها تنها به این معنا نیست. بلکه می توان با استفاده از همین امکانات و اساتید مرد و زن موجود نیز این طرح را شروع نمود و تا حد زیادی پیش برد. لذا این که ایشان می فرمایند در حال حاضر چنین نیست و به لحاظ زیرساختی امکان اجرای چنین طرحی وجود ندارد، در حدّ یک ادعا باقی می ماند.

4. ادامه فرمایش نویسنده نیز جالب است: «بحث تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها نه در مجلس و نه در شورای عالی انقلاب فرهنگی بحث نشده است و طرحی نیز در این مورد از وزارت علوم مطرح نمی‌شود و اکثر بحث‌ها درباره تفکیک جنسیتی در دانشگا‌ها تنها در حد حرف است و هیچ طرح کارشناسی پشت آنها نیست.»

این که فعلا چنین طرحی در نهادهای قانونگذار مطرح نباشد، به این معنا نیست که نباید آنرا انجام داد. حتی اگر قانونی نیز از ابتدای انقلاب در این زمینه نداشته باشیم، باز، در مقام مدیریت دانشگاهها، التزام به رعایت اصول اسلامی اقتضا می کند در حدّ ممکن این طرح اجرا شود. قابل توجه اینجاست که وزارت علوم به صورت پایلوت در حال انجام این طرح در حد محدود در برخی دانشگاه هاست و این که ایشان ادعا می کنند در حدّ حرف است و هیچ طرح کارشناسی پشت آنها نیست تعجب انگیز است و  گویای عدم اطلاع ایشان نسبت به کارهای انجام شده است که این، اظهار نظر در این خصوص را زیر سؤال می برد.

5. ادعای بعدی ایشان چنین است: «باتوجه به اینکه بانوان در چند سال اخیر درصد بالایی از قشر دانشجو را تشکیل می‌دهند و در دانشگاه‌ها نقش فعال‌تری نسبت به آقایان پیدا کرده‌اند به طوری که اکنون انعکاس بین المللی این مساله در فضاهای فرهنگی دنیا امتیاز خوبی برای کشور ما محسوب می‌‌شود، اجرای چنین کاری چه در داخل به لحاظ علمی و چه در خارج به لحاظ فضای فرهنگی به ما آسیب خواهد زد.»

این خوب است که آمار خانم های درس خوانده و متخصص در کشور ما بالا باشد و علاوه بر اجرای توصیه های اسلام، برای ما مایه‌ی مباهات نیز هست. ولی ایشان از کجا فهمیدند که تفکیک جنسیتی از لحاظ فرهنگی به ما آسیب می زند؟ مگر مختلط بودن کلاس های درس در دانشگاه های ما مزیت و مایه افتخار بود که تفکیک، صدمه ای به آن بزند؟! آیا اگر ما همان آمار بالای دانشجوی خانم را در کشور داشته باشیم، ولی کلاسهایشان از پسران و آقایان جدا باشد، خللی به پیشرفت علمی کشور وارد می شود که از جهت فضای فرهنگی آسیب بزند؟ و مگر کسی مدعی شده است که در تفکیک جنسیتی، امکانات برتر باید به آقایان اختصاص یابد؟ اتفاقا نکته قابل توجه اینجاست که چون تعداد دانشجویان خانم بیشتر از آقایان است، قاعدتا امکانات اصلی دانشگاه ها به دختران تخصیص داده می شود و این آقایان هستند که باید برای کلاسهای کم تعدادشان، که گاه ممکن است به حدّ نصاب هم نرسد فکری کنند. بنابر این، ادعای مذکور، بیشتر دفاعی غیر منطقی از حقوق زنان است و بیشتر باعث پایمال شدن حقوق آنها می شود تا دفاع از حقوقشان.

6. ایشان در ادامه دوباره ادعای خود را به صورت محکم تر تکرار می کنند و هرچند در ابتدای نوشته شان پذیرفتند که در صورت فراهم بودن امکانات اصل تفکیک خوب است، ولی همان را نیز رد کرده چنین می گویند: «در واقع من حیث مجموع اجرای چنین تصمیمی در حال حاضر امکان پذیر نیست و امکان آن هم در آینده‌ نزدیک فراهم نخواهد شد. علاوه بر آن این نگرانی جدی وجود دارد که در صورت اجرای این طرح جلوی پیشرفت بانوان گرفته شود.» اولا ایشان از کجا فهمیدند که در آینده نزدیک نیز نمی توانیم شرایط مدعای ایشان را فراهم کنیم؟

و ثانیا: این نگرانی جدی از کجا آمده که در صورت اجرای این طرح، جلوی پیشرفت بانوان گرفته می شود؟ آیا در بدبینانه ترین صورت، و بر فرض اجرای ناقص و ظالمانه‌ی این طرح، بانوان ما در آینده نمی توانند با تلاش خود ضعفهای موجود بخصوص در حوزه‌ی اساتید خانم را، که هم اکنون از کمبود آن می رنجیم، جبران کنند؟ و آیا این امید نیست که نهادهای قانونگذار و مجری قانون فکری برای ضعف های احتمالی آن بنمایند؟ آیا باید مزیت های فراوانی را که این طرح دارد صرفا به خاطر وجود یک نگرانی فراموش کرد؟ و آیا مگر همین الآن مراکز آموزش عالی ما از نواقص و نقایصی نمی رنجند؟ آیا این مانع پیشرفت کشور ما شده است؟!

7. ایشان دوباره شروع به شعارگرایی و شعرگویی می کنند و چنین می فرمایند: «زن ومرد باید بتوانند در تمامی عرصه ها در کنار هم کار کنند ونیاز است که با همکاری و هم فکری هم در تمامی فضاهای اجتماعی اعم از مراکز آموزشی ،تجاری ،اداری ،پژوهشی و...بتوانند جامعه را در کمال آرامش اداره کنند .کسانی که مسئله تفکیک جنسیتی را مطرح می کنند می خواهند چه مشکلی را مطرح نمایند .در حال حاضر زن و مرد در کنار هم در تمامی عرصه ها کار می کنند و این امکان پذیر نیست که بتوانیم این رویه را مردود اعلام نماییم .با این روش نمی توان جامعه را مصون نگه داشت این روش نه تنها جامعه را مصون نمی کند بلکه ان را به مخاطره می اندازد.»

اولا: چه کسی گفته است که مرد و زن باید در تمامی عرصه ها در کنار هم کار کنند؟ آیا از دید نویسنده یک جامعه‌ی مترقی اسلامی چنین جامعه ای است؟ اگر چنین است ایشان باید در اعتقادات و اندیشه هایشان شک کنند و با اهل فن از حوزه و دانشگاه برای اصلاح افکارشان کمک بگیرند. و اگر چنین نیست، سعی کنند از شعار زدگی بپرهیزند و بجای آن مشکلات جامعه را عالمانه تحلیل نمایند. ثانیا: واقعا آیا ایشان معتقدند که اگر زن و مرد در تمامی فضاهای اجتماعی در کنار هم باشند، می توانند جامعه را بهتر و در کمال آرامش اداره کنند؟ دلیل ایشان برای این ادعا چیست؟ پشتوانه‌ی ادعای ایشان کدام تحقیق میدانی است و چه تحلیلی پشت آن وجود دارد؟ اتفاقا شواهد فراوانی بر خلاف ادعای ایشان در دسترس است که می تواند تفکیک جنسیتی را به صورت علمی توجیه نماید.

ثالثا: این که ایشان با یک سؤال، آن هم به شکل استفهام انکاری این طرح را بی فایده می دانند نیز عجیب است. آیا اکنون که زن و مرد در کنار هم در تمامی عرصه ها! کار می کنند، وضع کشور خوب است و همه چیز سر جای خود است؟ آیا ایشان یا دیگران تحقیقی کرده اند که نشان دهد اکنون که اختلاط زن و مرد در بیشتر فضاهای اجتماعی ما حاکم است، بهترین وضع موجود است؟ آیا ایشان تحقیقات میدانی که در کشورهای اروپایی و امریکا انجام شده را مطالعه نکرده اند که به مقوله‌ی آزار زنان و گاه تجاوز به آنها در محافل عمومی مثل نهادهای آموزشی و اداری می پردازند؟! ایشان از این که زنان و مردان در کشور ما اکنون در کنار همدیگر کار می کنند، چگونه به این نتیجه رسیدند که «امکان پذیر نیست که بتوانیم این رویه را مردود اعلام نماییم» ؟! و رابعا: چگونه ایشان از مقدمات پراکنده‌ی مذکور به این نتیجه رسید که «با این روش نمی توان جامعه را مصون نگه داشت» و این که «این روش نه تنها جامعه را مصون نمی کند، بلکه آنرا به مخاطره می اندازد.»؟

8. ادعای بعدی ایشان نیز جالب است: «در هیچ کجا نتوانستیم با تفکیک جنسیتی مصونیت به وجود آوریم مصونیت با جداسازی تحقق نمی یابد.» اتفاقا هم در ایران و هم در کشورهای آزاد! غربی نمونه هایی در دسترس است که نشان می دهد تفکیک جنسیتی علاوه بر این که مصونیت می آورد و جلو فساد را بخصوص در مراکز آموزشی می گیرد، باعث پیشرفت بیشتر دانشجویان و دانش پژوهان نیز شده است. علاوه بر این، برای مطلوبیت تفکیک جنسیتی، تحلیل منطقی وجود دارد که در مقالات مفصل به آن پرداخته شده و در جای خود خواهد آمد.

9. ایشان این طرح را توهین به دانشگاهیان دانسته چنین می گویند: «و با توجه به زیرساخت‌های دانشگاهی کشور و سطح بالای شعور و فرهنگ ایرانی ـ‌اسلامی در بین دانشجویان احساس می‌کنم که بحث‌هایی در این رابطه صحیح نیست و امکان‌پذیر هم نیست چرا که نگاه‌های برون‌گرای فرهنگی همچون همین طرح تفکیک جنسیتی بیشتر توهین به دانشگاهیان کشور است.» خود این جای بحث دارد که آیا دانشگاهیان ما، بخصوص در سطح کارشناسی، به این سطح شعور بالا و فرهنگ ایرانی رسیده اند یا خیر؟ گزارش های مکرر از دانشگاهها و نهادهای وابسته چیزی خلاف این را می گوید. نویسنده بدین منظور کافی است به نزدیک ترین و در دسترس ترین مشاور دانشگاهی که در آن کار علمی می کنند مراجعه فرمایند تا به خلاف این ادعا پی ببرند. اگرچه، تحقیقات میدانی انجام گرفته نیز به خوبی بطلان ادعای ایشان را ثابت می کند.

علاوه بر این، باید با نویسنده درباره‌ی برخی مبانی فقه چالشی بحث نمود. نخست باید به این سؤال پاسخ داد که آیا احکام جنسیتی اسلام مثل حجاب، ارتباط با نامحرم، اختلاط، و ... مخصوص جامعه‌ی جاهلی عرب زمان پیامبر و کمی پس از آن بوده اند، و یا اینکه هنوز هم در زمان جاهلیت مدرن! کارآیی دارند؟ با کدام توجیه اجرای احکام اسلامی و توصیه های فقهی ـ اخلاقی دین، موجب اهانت به شهروندان می شود؟ آیا ایشان از برخی مشکلات موجود در مسیر تحصیل دانشجویان با شعور و فرهنگ کشورمان که ناشی از اختلاط کلاسهاست بی خبرند؟! و آیا ایشان خبر از همین مشکلات به شکل گسترده تر در جوامع با شعور و با فرهنگ آزاد غربی و غیر غربی ندارند؟

10. در ادامه نوشته مذکور چنین آمده است: «طرحی که در دهه ?? توسط شورای عالی انقلاب به تصویب رسیده، با توجه به تغییرات با شتابی که در حوزه علم و دانش ظرف بیست و چند سال گذشته صورت گرفته نیازمند بازنگری است،زیرا تفکیک جنسیتی نگاهی یک بعدی در بحث اسلامی کردن دانشگاه‌ها است اما لازم است که یک نگاه جامع و مکتبی را نسبت به اسلامی کردن دانشگا‌ه‌ها پیشه کنیم.»

بنده نیز معتقدم چون فضای کشور عوض شده و دیدگاهها نسبت به اسلامی کردن دانشگاهها پخته تر شده، باید نسبت به بسیاری از قوانین سابق بازبینی صورت پذیرد. اما این منافاتی ندارد که در این نگاه جامع و مکتبی به وضع موجود، بحث تفکیک جنسیتی جایی نداشته باشد و از آن بحثی به میان نیاید. اتفاقا، بخش مهمی از این بازبینی می تواند به تفکیک جنسیتی و تأثیرات آن در روند پیشرفت علمی کشور معطوف باشد. بخصوص با توجه به این که اصل ایده‌ی تفکیک جنسیتی امری مطلوب است و بحث اصلی در چگونگی اجرای آن و جلوگیری از مفاسد اجرای ناقص و معیوب آن است. دست کم بسیاری از کارشناسان دانشگاهی ـ حوزوی کشور، همین نظر را دارند که بحث در چگونگی اجرای کامل و بی نقص این طرح است نه در اصل آن. (1)

11. ادامه‌ی مطلب ایشان قابل تأمل است: «در حال حاضر ایجاد تحول بنیادین در محتوی آموزشی دانشگاه‌ها مهمترین طرح برای اسلامی کردن دانشگاه‌هاست که این طرح مورد تاکید مقام معظم رهبری، سیاست‌های ابلاغی از جانب معظم له و همچنین برنامه پنجم توسعه و نقشه جامع علمی کشور است. متاسفانه ما محتوا را رها کرده و به شکل و قالب چسبیده‌ایم، در حالیکه چسبیدن به شکل و پرهیز از پرداختن به محتوا نمی‌تواند دانشگاه‌های ما را اسلامی کند. اسلامی کردن دانشگاه‌ها یعنی اینکه محتوای آموزشی نظام آموزش عالی تحول پیدا کند و از مکتب نورانی اسلام الهام بگیرد. تصمیمات شکلی و قالبی بعد ضعیف اسلامی کردن دانشگاه‌ها را تشکیل می‌دهد.» 

بنده هم با ایشان موافقم و معتقدم کارهای محتوایی، مهمتر از انجام طرحهای شکلی است. و همچنین معتقدم مسؤولین در زمینه‌ی اسلامی کردن دانشگاهها بخصوص در زمینه محتوا بسیار کم کاری کرده اند؛ بخصوص در زمینه تغییر متون درسی و محتوای آموزشی. ولی باز باید تأکید کنم که اگر همه‌ی جوانب یک طرح به این گستردگی در شرایط فعلی، به هر دلیل قابل اجرا نباشد، نباید از جوانب ممکن آن که خود می توانند طرحهایی مستقل نیز باشند غفلت کرد.

طرح تفکیک جنسیتی، خود طرحی مستقل و قابل اجراست. همانگونه که در آموزش و پرورش ما نیز اجرا شده است و ضرری به آن نزده است. هرچند با نویسنده موافقم که در برخی ابعاد، بخصوص تأسیس دانشگاههای تک جنسیتی یا استفاده از اساتید همجنس، بخصوص در بخش بانوان، مشکلات و نواقصی هست که باید در این خصوص هم نواقص برطرف شود و هم فضاهای آموزشی و اساتید قوی، چه مرد و چه زن، در دسترس عموم دانشجویان و دانش پژوهان باشند. مهم این است که از تفکیک جنسیتی ظلمی متوجه آقایان و بانوان نشود.

12. ایشان اشاره ای هم به اوایل انقلاب و اجرای این طرح در آن زمان نموده، می فرمایند: «در ابتدای انقلاب بخشی از مصوبه تفکیک جنسیتی اجرا شد. عده‌ای آمدند و در کلاس‌ها پرده کشیدند و برخی از فضاها را جدا کردند اما این اقدام در عمل نتیجه مطلوبی نداشت و انعکاس داخلی و بین المللی آن مثبت نبود و امام راحل که دیدی بسیار وسیع و ارزشمند از دین و اسلام داشت، از این تصمیم ناراضی بود. بنابراین بعد از مدتی این کارجمع شد و مسکوت ماند.»

این که طرح در آغاز انقلاب به صورت ناقص انجام شد و به مشکلاتی که برای دو جنس، بخصوص برای بانوان که در آن زمان هم تعدادشان کمتر بود و هم امکانات آموزشی به شکل امروزی در اختیارشان قرار نمی گرفت، باعث نمی شود که اکنون نیز نتوانیم طرح را به صورت کامل تر و با رفع همه‌ی معایبش به انجام برسانیم. شاید مخالفت حضرت امام (ره) نیز به همین دلیل بوده. نه این که ایشان تفکیک جنسیتی را امری نامطلوب می دانسته اند. کافی است به کتابهای فقهی و اخلاقی ـ عرفانی ایشان سری بزنیم و سخنان ایشان را که در صحیفه‌ی نور آمده کمی مطالعه کنیم تا خلاف این ادعا را در کلمات گهربار ایشان به وضوح بیابیم.

13. در ادامه ایشان دوباره به اولویت پرداختن به محتوا اشاره کرده، به وزیر علوم چنین پیشنهاد می کنند:‌ «بهتر است وزیر محترم علوم کارشناسان مکتبی وزارت خانه را برای ایجاد تحول در محتوای آموزش بسیج کند.اگر ما بتوانیم انسان‌ها را درست تربیت کرده و آموزه درستی را درذهن آنها قرار دهیم، آموزه‌هایی که از مکتب نورانی اسلام گرفته شده است، قرین به توفیق خواهد بود نه پرداختن به شکل و قالب.»

کاش نویسنده به این نکته توجه می نمود که اگر ما در متون درسی دانشگاه تحول ایجاد کنیم و انسان ها را مطابق با آموزه های اسلام تربیت کنیم، خود آنها متمایل به انجام تفکیک جنیسی خواهند شد. زیرا لزوم یا دست کم اولویت جلوگیری از اختلاط جنسیتی نیز یکی از مهمترین آموزه های اسلام در این خصوص است. شاهد ادعای مذکور این است که عمده دانشجویانی که دغدغه های مذهبی بیشتری دارند، از این طرح استقبال نموده اند. آیا این به دلیل آشنایی بیشتر آنها و یا اعتقاد بیشتر آنها به آموزه های مکتب نورانی اسلام نیست؟

14. متأسفانه نویسنده در پایان دوباره همان ادعاهای سابق را بدون اقامه‌ی دلیل و شاهد علمی معتبر تکرار می کنند و بدتر از آن، ادعا می کنند اجرای این طرح مصونیت جامعه را نیز به مخاطره می اندازد. در حالی که این ادعایی بیش نیست و ادله فراوانی وجود دارد که نشان می دهد این طرح، اگر خوب اجرا شود، آثار مثبت فراوانی در پی خواهد داشت. در پایان برای این که نویسنده مذکور و خوانندگان محترم را با برخی نمونه های موجود آشنا کنم و بطلان ادعای ایشان را که فرمودند: «در هیچ کجا نتوانستیم با تفکیک جنسیتی مصونیت به وجود آوریم» اثبات کنم به چند نمونه موفق ذیل اشاره می کنم:

الف. دانشگاه قم، یکی از معدود دانشگاههایی است که از زمان تأسیس، در زمان شهید بهشتی ره، با تفکیک جنسیتی آغاز به کار کرد و هنوز نیز تفکیک جنسیتی به صورت کامل در آن وجود دارد. این در حالی است که تمام دانشجویان پسر و دختر از تمام امکانات علمی و خدماتی دانشگاه به طور مساوی بهره مندند و حتی می توان ادعا کرد که دختران از امکانات بیشتری نیز بهره مند هستند.

علاوه بر این که دختران و بانوان دانشجوی این دانشگاه از امنیت بیشتری برخوردارند و هم آنها و هم خانواده هایشان، در هر جای کشور که باشند، احساس امنیت و رضایت بیشتری نسبت به دانشگاههای دیگر می کنند و خیالشان راحت تر است. خوب است این دانشگاه و دانشگاههای مشابه مثل دانشگاه امام صادق علیه السلام به عنوان نمونه هایی موفق مورد توجه قرار گیرند و مشکلات احتمالی موجود در این دانشگاهها نیز مورد ارزیابی و عنایت قرار گیرد تا در انجام کامل طرح کمک نماید.

ب. مراکز و مؤسسات آموزشی ـ پژوهشی وابسته به حوزه های علمیه مثل مؤسسه امام خمینی، نیز نمونه هایی موفق در این زمینه اند که نه تنها تفکیک جنسیتی باعث ضعف علمی آنها نشده و به دانش پژوهان آنها اهانتی نکرده است، بلکه الگوهای موفق علمی محسوب می شوند.

ج. حوزه های علمیه برادران و خواهران، که از مدیریت مجزا نیز برخوردارند، و در عین حال، هر دو از اساتید موفق حوزه بهره مندند، نمونه هایی بس موفق برای اثبات لزوم تفکیک جنسیتی محسوب می شوند. طلاب حوزه های علمیه برادران و خواهران، و مسؤولان این مراکز از بسیاری از دغدغه های موجود در دانشگاههای دو جنسیتی فارغند و فکر و نیروی مدیریتی و توانشان را معطوف به مباحث علمی نموده اند.

د. بنده اطلاع چندانی از مراکز آموزشی غرب، بخصوص در امریکا که در آنها تفکیک جنسیتی صورت گرفته ندارم و بیشتر اطلاعاتم در حد برخی مقالات، گزارشها و آمار و نقل قول برخی کسانی است که از این مراکز بازدید کرده اند. ولی برداشتم این است که این مراکز نیز در زمینه‌ی آموزشی موفق تر بوده، از مشکلات مراکز مختلط فارغند.

امیدوارم صاحبنظران و اندیشمندان کشورمان در نقد و بررسی این طرح، دقت بیشتری نموده، همه جوانب را بسنجند و نظراتشان را به صورت علمی و مستدل، نه با ادبیات عوامانه، به اطلاع مسؤولین، و مخاطبان خاصّ و همچنین به استحضار مخاطبین عام، بخصوص دانشجویان عزیز کشورمان برسانند.

 

---------------------------------------------------

1. با مراجعه به ادله‌ی مطرح شده توسط عموم کارشناسان موافق و مخالف این طرح، ادعای مذکور قابل اثبات است. از باب نمونه (+)

 



نویسنده : میم سین | نظر شما [ نظر]


لیست همه یادداشت های میم سین

تناقض رفتاری و اعتقادی داعش
بررسی روایات بشارت خروج ماه صفر
از بصیرت سیاسی تا بینش احساسی!
انتخاب من
صالح مقبول
رابطه ی عدالت و پیشرفت، رویکردها و نقدها
موعظه ای برای شیعیان
ای دوست عزیزم!
خشونت علیه زنان یا ستم علیه آنان
کوه
معلم باید شعور داشته باشد
تجربهی فقهی ـ feqh experience
روزی در قم، روزگاری برای من
خودمان می بَریم
اختلافات فرهنگی را جدّی بگیریم
[همه عناوین(64)]