• وبلاگ : نوشت گاه ميم سين
  • يادداشت : چگونه زهرا با حجاب شد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + صاحبه 
    حاج آقا جسارتا چهار سال يه قدري زود نيست واسه حجاب!؟من اگه بودم حتما پس مي زدم! خوشبختانه پدر و مادر من با اين که دلشون مثل سير و سرکه مي جوشيد(که الان اينو بهم مي گن) ولي خيلي منو آزاد گذاشتن در انتخاب حجاب. البته شما روحاني هستين و اگه خودتونم امام موسي صدري فکر کنين و بچه رو آزاد بذارين همشهرياتون ول کن ماجرا نيستن! شهري که من توش زندگي مي کنم و محيط فاميلي مون جوري نبود که اجبار (حتي از نوع مهربانانه) نتيجه بخش باشه. عوضش مامان اينا سعي کردن تعلق خاطر منو به لحاظ عاطفي به آرمان هاي خودشون زياد کنن. مثلا همين کافي بود که منو عاشق امام خميني کردن.ديگه رفتم واسه خودم. حد اقل الان به انتخاب خودم حجاب مي کنم،چادر ميذارم و پوششمو دوست دارم و تحت هيچ شرايطي حاضر نيستم ازش صرف نظر کنم. ولي خيلي ها رو مي شناسم که از سه چهار سالگي چادر سر بچه هاشون مي کردن و وقتي اون طفل معصوم بزرگ شد و ازشون جدا شد حس مي کرد يک سري چيزها براش عقده شده و به نظرم اين اصلا خوب نيست.البته با وجود همچين پدر آگاهي دختر گل شما قطعا از اين دسته نخواهد بود. ولي من حرف نزنم شب خوابم نمي بره! چي کنم حاج آقا!؟ دو کلمه هم از خاله ي بشنوين! چي ميشه!؟
    پاسخ

    كاملا موافقم! منتها للحجاب مراتبُ!خب ما فقط سرشو گول ميماليم! اون خودشه که بايد انتخاب کنه! هر وقت هم خسته شد، کنارش ميذاره! ما هم دوباره سعي ميکنيم سرشو گول بماليم! هرچي باشه بايد واسه پنج سال ديگه يواش يواش آماده ش کنيم!