سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نوشت گاه میم سین

باز طوفانی شده دریای دل

سه شنبه 87 دی 10 ساعت 1:17 صبح

باز طوفانی شده دریای دل
موج سر بر ساحل غم میزند
باز هم خورشید رنگ خون گرفت
بر زمین نقشی ز ماتم میزند

باز جام دیده ها لبریز شد
باز زخم سینه ها سر باز کرد
در میان ناله و اندوه و اشک
حنجرم فریادها آغاز کرد

می نویسم شرح این غم نامه را
داستان مشک و اشک و تیر را
می نویسم از سری کز عشق دوست
کرد حیران تیغه شمشیر را

گوئیا با آن همه بیگانگی
آب هم با تشنگان بیگانه بود
در میان آن همه نامردمی
اشک آب و دیده ها پیمانه بود

تیغ ناپاکان برآمد از نیام
خون پاکی دشت را سیراب کرد
خون خورشید است بر روی زمین
کآسمان تشنه را سیراب کرد

می شود خورشید را انکار کرد؟
زیر سم اسبها در خاک کرد؟
می شود آیا که نقش عشق را
از درون سینه هامان پاک کرد؟
 
گر نشان عشق را گم کرده ایم
در میان آتش آن خیمه هاست
گر به دنبال حقیقت میرویم
حق همینجا حق به روی نیزه هاست

گریه ها بر حال خود باید کنیم
او که خندان رفت چون آزاد شد
ما سکوت مرگباری کرده ایم
....او برای قرنها فریاد شد

بازهم در ماتم روی حسین
باز هم در سوگ آن آلاله ایم
یادتان باشد حیات عشق را
وامدار خون سرخ لاله ایم

شعر از: بهزاد حیدری

منبع: شعر عاشورا



  • کلمات کلیدی : عاشورا، محرّم، کربلا
  • نویسنده : میم سین | نظر شما [ نظر]


    لیست همه یادداشت های میم سین

    تناقض رفتاری و اعتقادی داعش
    بررسی روایات بشارت خروج ماه صفر
    از بصیرت سیاسی تا بینش احساسی!
    انتخاب من
    صالح مقبول
    رابطه ی عدالت و پیشرفت، رویکردها و نقدها
    موعظه ای برای شیعیان
    ای دوست عزیزم!
    خشونت علیه زنان یا ستم علیه آنان
    کوه
    معلم باید شعور داشته باشد
    تجربهی فقهی ـ feqh experience
    روزی در قم، روزگاری برای من
    خودمان می بَریم
    اختلافات فرهنگی را جدّی بگیریم
    [همه عناوین(64)]